loading...
من زنده ام به عشق تو یاصاحب الزمان
مهدی کامرانی بازدید : 131 پنجشنبه 04 خرداد 1391 نظرات (0)

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم.

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ،

پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد .

پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :

آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند .

پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود ...

درباره ما
امیدوارم از این وبلاگ بهره کافی را ببرید . لطفا برای استفاده بهتر از وبلاگ٫ به راهنمای وبلاگ(اولین مطلب) مراجعه فرمایید. با تشکر - مهدی کامرانی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما قهرمان فصل 91-92 ایران چه تیمی خواهد بود؟
    آیا از وبلاگ راضی هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 47
  • کل نظرات : 55
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 84
  • بازدید سال : 953
  • بازدید کلی : 134,916
  • کدهای اختصاصی
    چاپ این صفحه

    انجمن آگهی بهترین کد قالب وبلاگ

    قالب و کد وبلاگ تاپ بلاگین

    قالبوبلاگکد وبلاگآگهیانجمن